کد مطلب:3220 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:316

قیام امام خمینی علیه احیای کاپیتولاسیون؛ تبعید امام به ترکیه
قیام امام خمینی علیه احیای كاپیتولاسیون؛ تبعید امام به تركیه

در سوی دیگر، شاه با غرور همیشگی و به تصور اینكه كشتارها و بازداشتها و محاكمه ها، نیروی مقاومت عمده را از سر راه برداشته است، تحت فشار امریكا در انجام اصلاحات دیكته شده كاخ سفید مصمم بود. اصلاحات در نهایت می بایست به نفوذ همه جانبه امریكا و حضور مستقیم كارگزاران این كشور در عرصه های مختلف اقتصاد و

حدیث بیداری، ص: 62

ارتش و اركان رژیم شاه بینجامد. از این رو برداشتن موانع حقوقی و قانونی برای حضور نیروهای امریكایی در ایران و تضمین امنیت و مطلق العنان بودن آنان شرط اوّلیه بود. احیای رژیم كاپیتولاسیون (مصونیت سیاسی و كنسولی اتباع امریكایی در ایران) در دستور كار قرار گرفت. تصویب لایحه كاپیتولاسیون به وسیله مجلسین فرمایشی سنا و شورا تیر خلاصی بر استقلال نیم بند ایران بود. سركوبی شدید مبارزین و حبس و تبعید آنان و حكومت پلیسی شاه نفس را در سینه ها حبس كرده و كسی یارای مخالفت نداشت. در این ماجرا نیز امام خمینی بر انجام رسالت

حدیث بیداری، ص: 63

تاریخی خویش مصمم شد و به قیامی دوباره برخاست. روز چهارم آبان كه روز تولد شاه بود و با هزینه های گزافی همه ساله جشنهای فرمایشی برگزار می شد، به عنوان روز افشاگری از سوی امام خمینی انتخاب و خبر آن به وسیله نامه و ارسال پیكهایی از سوی آن حضرت به علمای شهرهای مختلف، منتشر گردید. شاه برای تهدید امام خمینی و بازداشتن ایشان از تصمیم به ایراد سخنرانی در این روز، نماینده ای به قم اعزام نمود. حضرت امام نماینده شاه را نپذیرفت. پیغام شاه به آیت الله حاج آقا مصطفی (فرزند ارشد امام) ابلاغ گردید.

امام خمینی بی اعتنا به تهدیدها، در روز موعود یكی از ماندگارترین سخنرانیهای خویش را در جمع كثیری از روحانیون و مردم قم و دیگر شهرها ایراد كرد. این نطق تاریخی در حقیقت محاكمه دخالتهای غیر قانونی هیأت حاكمه امریكا در كشور اسلامی ایران و افشای خیانتهای شاه بود. سخنرانی امام با صلابتی وصف ناپذیر با این جملات آغاز شد:

عزت ما پایكوب شد؛ عظمت ایران از بین رفت؛ عظمت ارتش ایران را پایكوب كردند.

قانونی در مجلس بردند؛ در آن قانونْ اولًا ما را ملحق كردند به پیمان وین؛ ... تمام مستشاران نظامی امریكا با خانواده هایشان، با كارمندهای فنی شان، با كارمندان اداری شان، با خدمه شان ... از هر جنایتی كه در ایران بكنند مصون هستند ...

آقا، من اعلام خطر می كنم! ای ارتش ایران، من اعلام خطر می كنم! ای سیاسیون ایران، من اعلام خطر می كنم ... و اللَّه، گناهكار است كسی كه داد نزند؛ و اللَّه، مرتكب كبیره است كسی كه فریاد نكند. [گریه شدید حضار] ای سران اسلام، به داد اسلام برسید. [گریه حضار] ای علمای نجف، به داد اسلام برسید. [گریه حضار] ای علمای قم، به داد اسلام برسید. (40)

در همین سخنرانی بود كه امام خمینی جمله معروف خود را به این شرح بیان داشت:

امریكا از انگلیس بدتر، انگلیس از امریكا بدتر، شوروی از هر دو بدتر. همه از هم بدتر؛ همه از هم پلیدتر. اما امروز سر و كار ما با این خبیثهاست! با امریكاست. رئیس جمهور امریكا بداند- بداند این معنا را- كه منفورترین افراد دنیاست پیش ملت ما ... تمام

حدیث بیداری، ص: 64

گرفتاری ما از این امریكاست! تمام گرفتاری ما از این اسرائیل است! اسرائیل هم از امریكاست. (41)

امام خمینی در همین روز (4 آبان 1343) بیانیه ای انقلابی صادر كرد و در آن نوشت:

دنیا بداند كه هر گرفتاری ای كه ملت ایران و ملل مسلمین دارند، از اجانب است؛ از امریكاست. ملل اسلام از اجانب عموماً و از امریكا خصوصاً متنفر است ... امریكاست كه از اسرائیل و هواداران آن پشتیبانی می كند. امریكاست كه به اسرائیل قدرت می دهد كه اعراب مسْلم را آواره كند. (42)

افشاگری امام علیه تصویب لایحه كاپیتولاسیون، ایران را در آبان سال 43 در آستانه قیامی دوباره قرار داد؛ اما رژیم شاه با بهره گیری از تجربه سركوبی قیام 15 خردادِ سال قبل به سرعت دست به كار شد. از سوی دیگر در این زمان جمع زیادی از عناصر برجسته مذهبی و سیاسیِ مدافع قیام امام، در زندان و یا تبعیدگاه بودند. برخی از مراجع تقلید و علمای بزرگ نیز كه در ابتدای قیام 15 خرداد به صحنه مبارزه آمده بودند بتدریج به مصلحت گرایی و سكوت گرویده و پای خود را از صحنه مبارزه بیرون كشیدند كه این وضعیت تا سال پیروزی انقلاب

حدیث بیداری، ص: 65

(1357) نیز ادامه داشت. از طرف دیگر به موجب سندهایی كه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی منتشر شد، كسانی همچون آقای شریعتمداری در این زمان (آبان 43) از موقعیت و نفوذ خود استفاده كرده و كوشیدند تا طرفداران خویش را وادار به سكوت و عدم حمایت از دعوت امام نمایند. خطر اصلی برای رژیم شاه وجود امام خمینی بود كه به هیچ ترفندی نتوانسته بودند وی را به سكوت وادار كنند. او اكنون رهبری محبوب و شناخته شده برای همه مبارزین ملت ایران و مرجع تقلید بسیاری از مردم بود. تجربه گذشته نشان داده بود كه بازداشت او در داخل كشور دشواریهای رژیم را صد چندان می كند. قصد سوء نسبت به جان وی نیز به منزله ایجاد زمینه شورشی غیر قابل كنترل در سراسر كشور ارزیابی می شد. سرانجام تصمیم به تبعید ایشان به خارج از كشور گرفته شد.

سحرگاه 13 آبان 1343 دوباره كماندوهای مسلح اعزامی از تهران، منزل امام خمینی در قم را محاصره كردند. شگفت آنكه وقتِ بازداشت، همانند سال قبل مصادف با نیایش شبانه امام خمینی بود. حضرت امام بازداشت و به همراه نیروهای امنیتی مستقیماً به فرودگاه مهرآباد تهران

حدیث بیداری، ص: 66

اعزام و با یك فروند هواپیمای نظامی كه از قبل آماده شده بود، تحت الحفظ مأمورین امنیتی و نظامی به آنكارا پرواز كرد. عصر آن روز ساواك خبر تبعید امام را به اتهام اقدام علیه امنیت كشور! در روزنامه ها منتشر ساخت. علی رغم فضای خفقان، موجی از اعتراضها به صورت تظاهرات در بازار تهران، تعطیلی طولانی مدت دروس حوزه ها و ارسال تومارها و نامه ها به سازمانهای بین المللی و مراجع تقلید جلوه گر شد.

آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی نیز در روز تبعید امام بازداشت و زندانی شد و پس از چندی در 13 دی ماه 1343 به تركیه نزد پدر تبعید گردید. دوران تبعید امام در تركیه بسیار سخت و شكننده بود. حضرت امام حتی از پوشیدن لباس روحانیت در آنجا ممنوع شده بود. اما هیچ یك از فشارهای روانی و جسمی نتوانست آن حضرت را وادار به سازش كند. محل اقامت اوّلیه امام، هتل بولوار پالاس آنكارا (اتاق 514 طبقه 4) بود. فردای آن روز برای مخفی نگاه داشتن محل اقامت، امام را به محلی واقع در خیابان آتاتورك منتقل كردند. چند روز بعد (21 آبان 1343) برای منزوی تر ساختن ایشان و قطع هر گونه ارتباطی، محل تبعید را به شهر بورسا واقع در 460 كیلومتری غرب آنكارا نقل مكان دادند. در این مدت امكان هر گونه اقدام سیاسی از امام خمینی سلب

حدیث بیداری 68 قیام امام خمینی علیه احیای كاپیتولاسیون؛ تبعید امام به تركیه: ..... ص : 61

حدیث بیداری، ص: 67

شده و ایشان تحت مراقبت مستقیم مأمورین اعزامی ایران و نیروهای امنیتی دولت تركیه قرار داشت.

اقامت امام در تركیه یازده ماه به درازا كشید در این مدت رژیم شاه با شدت عمل بی سابقه ای بقایای مقاومت را در ایران در هم شكست و در غیاب امام خمینی به سرعت دست به اصلاحات امریكاپسند زد. رژیم در چند مورد بر اثر فشار مردم و علما ناگزیر شد با اعزام نمایندگانی از سوی آنان برای كسب خبر از حال امام و اطمینان از سلامت وی موافقت نماید. در این مدت امام خمینی طی چند نامه به منسوبین خویش و علمای حوزه به صورت رمز و اشاره و در قالب دعا، استواری خود در مبارزه را یادآور شده و همچنین خواستار ارسال كتابهای دعا و كتب فقهی شدند. اقامت اجباری در تركیه فرصتی مغتنم برای امام بود تا تدوین كتاب بزرگ تحریر الوسیله را آغاز كند. در این كتاب كه حاوی فتاوای فقهی امام خمینی است، برای نخستین بار در آن روزها، احكام مربوط به جهاد و دفاع و امر به معروف و نهی از منكر و مسائل روز به عنوان تكالیف شرعیِ فراموش شده مطرح گردیده است. یادآور می شود كه آرای اجتهادی امام خمینی در فقه و اصول سالها قبل از رحلت آیت الله بروجردی در آثار متعددی به قلم آن حضرت تألیف

حدیث بیداری، ص: 68

شده بود كه در بخش معرفی آثار و تألیفات امام- در همین مقاله- به آنها اشاره خواهیم كرد.